ترس ونگراني مامان....
تازگيها مطلبي ميخوندم درباره (دور از جونت)خفگي نوزادان تو خواب .وحشت برم داشت وترسيدم باتوجه به شيطنت هايي كه از دخملي ديدم خيلي نگرانم حالا ميگم منظورم چيه. مواقعي كه بابايي شب كاره ما توي تختامون نميخوابيم و ميايم جلوي تلويزيون.بعد از اينكه شما رو خوابوندم رفتم كه واست پتو بيارم تا رفتم و اومدم ديدم اينجوري شدي از روي دست رفتي روي شكم و دمر خوابيدي.قبلا پيش اومده بود كه خواب بودي و ميخواستي غلط بخوري كه جلوت رو ميگرفتم. دوباره چند شب پيش تو تختت بودي كه نيمه شب انگار يكي گفت بيدار شو موقعي كه نگات كردم ديدم.. . اين موضوع چند بار ديگه هم اتفاق افتاد. اين شبا مامان خواب راحت نداره و شب بارها و ...
نویسنده :
مامان مريم
20:05